رشتههاي صنايع دستي:
· فرت بافي (تون بافی)
· سوزن دوزي
· قلاب بافي
· گلدوزي دستي
· معرق چوب
· ساخت سازهاي سنتي
· رنگرزي سنتي
· آهنگري سنتي
· تنورمالی
· نمدمالی
فرت بافیfaratbafi : (تُو بافی و یا تون بافی)
رشته حوله بافی که در اصطلاح محلی به آن (تُو بافی و یا تون بافی) اطلاق می گردد از قدیمیترین صنایع دستی جنوب خراسان می باشد. بر اساس مستندات تاریخی، از معروفیت دست بافتهها و پارچههای پنبهای و ابریشمی تولید شده در ایالت قهستان قدیم در قرون اولیه اسلامی فراوان یاد شده است. از انواع حوله دست و صورت و حمام، سفره نان، صافی، دستمال، چادرشب، شال سر، لُنگی و ... می توان اشاره کرد. این رسم کهن از گذشته تا امروز سینه به سینه از مادر به دختر رسیده و طرحها و نقش و نگارهای آن بر اساس سلایق مختلف تغییر یافته است.
در شهرستان تایباد، که غنای صنایع دستی آن زبانزد خاص و عام است، یکی از اصلی ترین صنایع دستی حوله بافی است. بافتهاي آن علاوه بر نقش و طرحهاي گوناگون از كيفيت کم نظيري برخوردار است و هنري كه كمتر به فراموشي سپرده شده است و از رونق خوبي برخوردار است و يكي از سوغات و ره آورد سفر به اين شهرستان بحساب مي آيد. روستای پشته یکی از مراکز اصلی صنایع دستی در شهرستان می باشد.
رنگرزی سنتی:
کلیه الیاف پنبهای و پشمی پیش از آن که در دستان صنعتکاران و بافندگان هنرمند بدل به بافتهای زیبا گردند به حجره ی رنگرز رفته و با جادوی رنگرزان به هیأت الیافی الوان و درخشان در می آیند. رنگرزی نیز یکی از فنون کهنی است که سالها پیش انسان را در ساختن بافتههای رنگین یاری داده است، الیاف خالص ابتدا در پاتیل رنگ که مملو از رنگهای گیاهی، معدنی و یا شیمیایی مخلوط با آب است داخل شده و با حرارتی ملایم که از کوره تعبیه شده در زیر پاتیل نشأت می گیرد با رنگهای همگن درآمیخته و الوان می گردند، آن گاه الیاف رنگ شده را در پاتیل ثبوت ریخته و با استفاده از زاج رنگ را بر تن لیف ثابت می کنند. سپس الیاف را در حوضچهی شستشو با آب می شویند تا رنگهای زائد جدا شوند و در پایان الیاف را به صورت کلاف بر دار بستها افکنده تا خشک شوند. در گذشته رنگرزان از رنگهای گیاهی نظیر پوست گردو، انار، زردچوبه، و زعفران استفاده می کردند.
کشاورزی سنتی:
کشاورزی از دیرباز در ادوار تاریخی جوامع بشری در راستای ایجاد، توسعه و تکامل تمدنها تاثیر بسزایی داشته است، لذا تشکیل اجتماعات بشری در واحدهای جغرافیایی شهری، روستایی و حتی کشوری در طول تحولات تاریخی در قرون طولانی وابسته به رونق و توسعه کشاورزی بوده به نحوی که تا قرون وسطی کشاورزی با ساختار سنتی و روند کاری سادهای همراه بوده است و در ایران هم تا اواخر دوره قاجار به صورت سنتی فعالیت کشاورزی انجام می گرفت. کشاورزی اساس تامین غذا و بقای حیات تمدنهای جوامع بشری تا به امروز بوده و عدم توجه جدی به آن میتواند تبعات ناخوشایندی از جهت رشد، توسعه و شکوفایی جوامع به همراه داشته باشد.
در کشاورزی سنتی، کشاورزان تجارب گذشته را که از پدران و نیاکان خویش نسل به نسل دریافت داشتهاند در عرصه عملیات کشاورزی به کار میبرند، لذا با توجه به سطح سواد پایین و متوسط تعداد عمدهای از کشاورزان کشور ما کشاورزی سنتی و تجربیات آن هنوز هم به عنوان یک روش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. شهرستان تایباد به سبب داشتن دشت های حاصلخیز و سفره های آبی نسبتاً خوب در زیر زمین از کشاورزی قابل توجهی برخوردار است. مهم ترین محصول شهرستان خربزه است که شهرتی بسزا دارد، از جمله دیگر محصولات منطقه می توان از چغندر قند، پنبه، گندم، جو و صیفی جات نام برد.
آهنگری سنتی:
فرایند ذوب و ریخته گری و قالب گیری آهن و بالا بردن مقاومت آن از طریق تفتن، فشردن و پتک زدن برای ساخت اشیاء و ابزار آهنی را می گویند. آهنگری از پیشههای مهم و کهن جامعه ایران به شمار می رود که از دیرباز نقش مهمی در ساختار اجتماعی– اقتصادی و صنعتی ایفا کرده است و مادر ساخت و تولید ابزار اولیه بشر به شمار می رود. در گذشته در دکان های آهنگری کوچک که اشیاء و ابزارهای محدودی ساخته می شد، آهنگر به تنهایی یا با یک وردست تمامی مراحل فرایند آهنگری از ذوب آهن در کوره، ریخته گری و قالب گیری تا پتک زنی و شکل دادن به آهن را برعهده داشت. این حرفه در تایباد هنوز رونق دارد.
ساز سازی سنتی:
یکی از مهجورترین هنرهای ایرانی که مجال بیان نیافته هنر سازسازی است که به تنهایی گستره ای است از زیر شاخه های متنوع که هر کدام در نوع خود با ظرافت و پیچیدگی هایی توام است، از آن جمله می توان به ساخت تار، سه تار، عود، سنتور، کمانچه، نی، تمبک... اشاره کرد. این هنر سالیان متمادی به صورت خود جوش به دست هنرمندان عاشق پیشه که محنت سختی ایام و رد و مخالفت عموم را به جان خریده اند، در خفا حفظ و اشاعه و امکان حیات یافته. در بررسی تاریخی ساخت انواع ساز اطلاعات چندانی مگر در دوره قاجاریه حاصل نمی شود. چنین استنتاج شده که به احتمال قریب به یقین اکثراً نوازندگان ساز خود آلات موسیقی مورد نیاز خود را می ساختند. اشاره به عاشیقها و بخشی ها که خود ساز ساز بودند موید این مطلب است.
در هنر ساز سازی استفاده از مصالح بوم آورد نیازهای روحی، روانی، عاطفی و از طرفی آئین ها همچنین ذوق زره بین و موشکاف ایرانی از عوامل خلق اثر هنری می باشد. صدای ساز، شناسنامه ذوق و ظرافت نیاکانمان در طول اعصار و قرون است. صناعت و فنون این هنر نمونهای بی بدیل از کارکرد و زیبایی شناسی است. هنر شریف سازسازی در نوع خود چکیده ایست از هنرهایی چون درود گری، زرگری، معرق،.... و نوازندگی که آن را در جایگاه کاربردیترین هنرها قرار داده. زمزمه برخاسته از سرانگشتان هنرمند نوازنده که جانمان را می نوازد، همه مدیون تلاش هنرمند ساز ساز است. تیشه عشقاش هر لحظه بیستونی در جانمان برمی افرازد. شهرستان تایباد يکي از مناطقي است که در آن موسيقي مقامي ميان مردم از رواج خوبی برخوردار است. هنوز تعدادی از هنرمندان در گوشه و کنار شهر و روستاها به ساخت دو تار مشغول می باشند.
نمدمالی:
نَمَد نوعی بافته سنّتی زیراندازی است که با پشم تولید میشود. برای تهیه نمد (نمدمالی) عمل بافتن انجام نمیشود بلکه با ایجاد فشار و رطوبت و حرارت، موجب درهم رفتن الیاف پشمی میشوند. دو خاصیت جعدیابی و پوستهای شدن ِ پشم امکان تولید نمد را فراهم میکنند. پشمی که برای تولید نمد به کار میرود پشم تیرماهی گوسفند با الیاف بلند است. از صابون و زرده تخممرغ نیز میتوان برای بهتر شدن کیفیت کار استفاده کرد. مقدار پشمی که برای هر مترمربع نمد لازم است با مقدار پشم لازم برای تولید قالی برابر است اما چون زمان تولید نمد بسیار کوتاهتر است (حدود یک روز) قیمت آن پایین است.
تنور مالی:
ساختن تنور در روزگار ما هم در برخی از شهرها و روستاها رواج دارد. هنوز هم کسانی هستند که به کار ساخت تنور، یا به قول خودشان "تنورمالی" مشغولند. تمامی مواد ساخت یک تنور همین جا مهیا است. هیچ کدام وارداتی نیستند که اگر روزی تحریمی از راه رسید خللی در ساخت آن ها ایجاد شود. معدن خاک رس این اطراف کم نیستند. نمک فراوان است، کاه گِل و موی بز و شن هم یافت میشود. آن وقت تنها چیزی که میماند یک همّت بلند است. ساخت یک تنور زحمت زیادی دارد و هر فرد در طول روز تنها قادر به ساخت یک تنور است. تنور چه آن وقت که متولد میشود و چه به وقت بلوغ از آدمهای اطرافش عرق بسیار میگیرد. شاید به همین علت حافظ گفته است:
تنـور لالـه چنـان برفروخت باد بهــار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
سوزن دوزی:
هنرهاي دستي تجلي زيبايی هايي نشاًت گرفته از ذوق و سليقه مردمان هر دياري نشان دهنده توجه آنان به پيرامون هزار رنگ و دنياي اطرافشان مي باشد. كه گاهي سرخوردگي هاي روزمره، گاهي سرخوشي هاي حال و گذشه را با آفرينش آثار جاوداني به نمايش گذاشته اند. هنر سوزن دوزي نيز از اين هنرها جدانيست، سوزندوزي هنر نقشآفريني با سوزن است، هنرمند سوزندوز در سايه عشق و علاقه خاص خود باحوصلهاي كافي طرحهاي افسونگر و خيالپرور خود را با وسايلي كه در اختيار دارد بر روي پارچه نقش ميزند و عاشقانه هنر خود را در قالب رويه لحاف، روبالشي، روتختي، بقچه، كيف، جاي نماز، سجاده و قاب قرآن و بسياري از وسايل زندگاني ميآرايد و زيبايي تنپوش را نيز صد چندان ميكند و آن را به درجه عالي شكوهمند ميرساند. اما آنچه كه دراين ميان حائز اهميت است جنبه اقتصادي و اشتغال زائي و همچنين منبع درآمدي براي خانواده ها مي باشد. سوزن دوزي هنري است كه هنرمند براي خلق اثر خود به ابزار كم و ابتدايي نياز دارد كه مي تواند به راحتي آنان را فراهم كند كه در هر خانه اي يافت مي شود.
معرّق چوب:
معرّق در معنای کلام اصولاً هر چیز رگهدار را گویند. ولی مفهوم آن در این نوع هنر در کنار هم قرار دادن تکههای رنگین چوب و مصالح دیگر از جمله عاج، صدف، فلز و... به طوری که طرح مورد نظر حاصل شود، معرق در واقع قرار گرفتن خط در کنار خط است، پیدایش تاریخی این هنر به درستی مشخص نیست ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری بدون شک رابطه این دو هنر را در می یابیم وجه تشابه کاشیکاری معرق با معرق روی چوب در شیوه عمل است که در هر دو مورد نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
در طی سالیان زیاد معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات مختلفی در آن پدیدار شده است. این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شده است. در میان آثار معرق روی چوب كه تاكنون به وجود آمده، «معرق خاتم» چنانكه از نامش برمی آید، تركیبی از دو هنر بیان شده است كه مقام ویژهی خود را از دیر باز حفظ كرده است. از بدو پیدایش كارگاه منبت و معرق، نوع سادهی معرق خاتم در میان شمسهی نقشهای گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به كار گرفته می شد.
گلدوزی دستی:
گلدوزی کردن هنری بسیار زیبا و ظریف است که از گذشتههای بسیار دور در تمامی جهان مورد توجه بسیاری از افراد، به ویژه طبقه اشراف و ثروتمندان بوده است. گلدوزی هنری است از خانواده هنرهای سوزن دوزی و به شماره دوزی نیز تا حدودی شباهت دارد اما تنوع دوخت و تکنیکهای دوخت در گلدوزی بسیار متنوعتر از شمارهدوزی است. زمان ورود گلدوزی به ایران، و تاریخچه دقیق این هنر زیبا و کهن در ایرانِ قدیم، مشخص نیست. قدیمیترین نمونههای گلدوزی شده ایرانی که در حال حاضر در دست است متعلق به دوره سلطنت سلجوقیان می باشد و در مورد وجود یا عدم وجود این هنر در دورههای پیشین تاریخ کشورمان اطلاعی در دسترس نیست.
گلدوزی در دورههای بسیاری از تاریخش هنری بسیار محبوب و پرکاربرد بوده است. امروزه نیز این هنر زیبا و دوست داشتنی مجدداً مورد توجه بسیاری از علاقمندان هنر، به ویژه هنرهای سوزن دوزی، قرار گرفته است. در حال حاضر این هنر زیبا، از سوی طراحان مشهور و برندهای سرشناس مد در دنیای مد، برای خلق آثاری زیبا و متفاوت، به کار گرفته می شود. امروزه میبینیم که از این هنر زیبا بر روی لباس، کیف، کفش و بسیاری از لوازم و وسایل پارچهای، چرمی و بافتنی استفاده می شود.
|